چي بگم وقتي با خوندنش فقط فكر مي كنم.
از هردست بدهي از همان دست پس ميگيري...
و خدايي كه اين قدر هوامون را داره...
سلام!
داستان خواندني و جالبي بود .
بازم با يه پست جديد به نام « مديريت و رهبري » به روزم، كه فكر ميكنم ارزش خوندن داشته باشه؛ خوشحال ميشم اگه سري به وبلاگم بزني .
مؤفق باشي .