سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و این معنى به لفظى دیگر از آن حضرت روایت شده است که : ] دل بیخرد در دهان اوست و زبان خردمند در دل او [ و معنى هر دو یکى است . ] [نهج البلاغه]
عــــــــــروج
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» فراموشی

بسم الله الرحمن الرحیم

به آسمان که نگاه می کنم با افکارم به اعماق آبی بی کران ان می نگرم ،از تصور برخورد هوا به صورتم شادی ولذت دنیا را را حس می کنم و هیچ غمی در اسمان دلم باقی نمی ماند ،درست به همان مقدار که تصور رها شدن در اب وغوطه ور شدن در ابی زلال ، شور بی پایان را به انسان هدیه می دهد و زمانی که زمین پذیرای خارهای نرمی است که از لابه لای سیاهی اسفالت، دل ارام روی زمین سرک می کشندو انسان حیرت زده می شود که چرا ابزارالات اهنی با جان کندن سوراخهایی در ان ایجاد می کنند ، انسان سرگشته می ماند که سر زمین چیست؟

آآآآآه ه.دنیایی که هرگوشه آن شگفتی اش زیبایی آن را دو چندان می کند ما را هم دارد!انسان...انسان از نسیان.

همه چیز را به فراموشی میسپاریم آن طور که گویا نبوده است!

از اه دردناکی سازم خبر دلت را وقتی که کوه صبرم بر باد رفته باشد

از تایید صحت انتخابات چند روزی گذشته است.می خواهم آرام آرام تکانی به شما دهم تا به گذشته برگردید خیلی گذرا وبا سرعت.

به مناظره ها،حرص خوردن ها،تشویق کردن ها،به نگاه های نگران ، وگاهی زشتی ملموسی که حس تنفراز سیاست در درونمان شعله ورمی ساخت!

روز بعد از آخرین مناظره،خیابان های شلوغ،جوانان پرهیجان.

یک روز مانده به انتخابات،ارامش جذاب،خیابان های پر از کاغذ،چهرهای مغموم مامورین شهرداری.

یادتان امد؟خوب برویم جلوتر.

روز انتخابات،شوق،نگاهای نگران ،سوال تکراری وبی تکرار به کی رای دادین؟

شب انتخابات ،کانال؟هر چی باشه فقط خبر بده،تب وبی تابی.

روز بعد انتخابات،گروهی خندان ،گروهی واقع بین وگروهی اماده...

آماده...آماده برای چه؟ریختن به خیابان،انتشار بیانیه،کنفرانس های خبری.

باز هم نگاه های نگران.اما این بار نگرانی ما شیرین وپر از نشاط نبود.اینبار نگران نبودیم که چه کسی رییس جمهور خواهد شد،بلکه چشمها نگران گروه اماده بود.

چند روزی بعد،باز هم آنان اما دیگر مهم نبود همه چیز رو به ارامش رفت.هر چند باتمام وجود حس کردیم که شیرینی انهمه هیجان کوفتمان شده بود.

نمی دانم چه طور چهره سید علی{دامت برکاته}می دیدند.چندین بار مخاطبش واقع شدند ولی ککشان نگزید.از خون دلهایش گفت، از نگرانی هایش ولی بعضی ها گوش شنیدن نداشتند فقط زبان حرف زدنشان باز بود وبس.

اما نگران بود؟نگران چه؟

نگران همان چیز که خیلی ها نگران آن نبودند.

از حرفهایم خواهید فهمید نگران چه.

نه نه برنگردید ،در گذشته بمانید از دیدنی ها گفتم ولی از شنیدنی ها نه.

از امار شنیدیم،از کارگران،کارخانه ها،بی کاری،از اقتصاد،زنان،هنرمندان،شنیدیم چرا طرفداری فلسطین ،لبنان،کمی هم که انصافا کم بود از فرهنگ شنیدیم که نامزدها گفتند وما شنیدیم.

وما...یعنی خودمان...یعنی مردم،غیر اینهاچه گفتیم وشنیدیم؟

شما را نمی دانم ولی من حرفهایی را شنیدم که حس کردم ما فقططط تا نرسیده به نوک بینی مان را می بینیم کمتر شاید ولی بیشتر نه!چرا؟اگر طرفدار بودند چون برنامه های طرف به نفع شان بود واگر معترض بودند چون برنامه ها ضرر می رساند به منافعشان.

ارمانها،هدفها،جسمهای پاره پاره شده ،دلهای سوخته،راهشان ،عشقشان،سخنانشان،و.. کجا رفتند؟از ذهنمان کجا رفتند؟چه چیز با ارزشی جای انها را پر کرده؟؟!!پول؟کار؟آزادی؟دنیا؟

ما، بعضی به زبان بعضی به عمل گفتیم هر که وهر چه می خواهد بشود فقط ما نفع ببریم!پول بدهد،کار و... بدهد،همین ها را بدهد ما راضیم ،از سرمان هم زیاد است!

ونتیجه ی این غفلت این شد که الله اکبر های دروغین پا گرفت!!!یادشان رفت که ما با لفظ الله اکبر پیروز نشدیم که با ادمهای وصل به الله اکبر پیروز شدیم.

ما قرار بود انقلاب کنیم ،ان را توسعه دهیم با فکر ایرانی،برای ایرانی اسلامی،ان را صادر کنیم برای جهانی اسلامی.راه افتادیم،انقلاب شد،برایش جنگیدیم{یعنی جنگیدند}وامروزسی ساله شدیم.

فقط می خواهم به کسانی که حرفهایی زدند که نباید،بگویم رشد کردیم هر چند که هنوز جوانیم با همین اقتصاد ،با همین بی کاری،رشد همه جانبه،مالی،روحی،فکری،دینی.هر چند ایده ال نیست اما فقط با میانگین بیست دقیقه کار مفید در روز!!میپرسم...از شما وآنها، اگر مابا رعایت اوصیکم به تقوی الله ونظم امرکم ،اوفوا بالعهود،اعتقاد به اینکه ما مامور به وظیفه ایم نه نتیجه و.....بیست دقیقه را به هشت ساعت برسانیم چه پیشرفتی خواهیم کرد؟

ما فکر می کنیم اگر سید علی ها بروند که می اید؟چه می شود؟

ما چه می خواهیم؟فطرت پاره پاره شده ،آرامش از دست رفته ولی گشوری توسعه یافته؟؟؟!!!مربی هم غرب.

یا اینکه تلاش برای رسیدن به اوج،در عین امیدوار شدن به موفقیت ها قانع نشدن به آنها در نتیجه پیشرفته شدن در همه حوزه ها ونه فقط در یک بعد با حوصله وگذشت زمانی طولانی تر.ومربی خدا ومقصد کمال؟

کاش روزی به جای هدف گذاری بر چیزهای فانی همه ی ما ونه فقط حسن زاذه ها{حفظه الله} هم وغممان این باشد که الهی چهل ودو از من بگذشت نمی دانم چهل ودو آن {لحظه}زندگی کردم یا نه؟

بد نیست گاهی به جای یاد امام زمان {ارواحنا فداه}که برای مثل منی لقلقه شده او را باور کنیم و بدانیم همه اینها که می آیند احمدی باشد یا موسوی یا...انسانهایی ناقصند وبایدمنتظر انسان کامل بود .

حرکتمان را با کسی که نقص کم تر دارد وهمراه با انتظار جلو ببریم انگاه با دیدن کمبود هایی که با وجود تلاش حس می شوند درمانده نمی شویم زیرا امید داریم او که باید بیاید،به همین زودی می اید واوست نجات.

اگر ما حاضر شویم او نیز ظاهر خواهد شد .چه کنیم که یادمان رفته غیبتمان را...

چه روز ها که تک به تک غروب شد نیامدی

چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل اتشین سخن، تبر به دوش بت شکن

خدای ما دوباره سنگ وچوب شد نیامدی

برای ما که خسته ایم ودلشکسته نه

ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام

دو باره صبح،ظهر نه غروب شد نیامدی

 

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آسمان عروج ... ( یکشنبه 88/4/14 :: ساعت 12:11 صبح )

»» مرگ بر ضد ولایت فقیه ...

 

کاش در دوران غیبت مولامون حضرت حجت ابن الحسن عج ولایت مداری رو با حضور نایب بر حقشون ولی فقیهمون رهبر عزیزمون آیت الله خامنه ای مد ظله العالی تمرین کنیم تا مبادا روزی که آقا میان مثل خیلیای دیگه که اینجا و توی این دوره ادعای مسلمونی و با دین و ایمونی می کنن روی آقا شمشیر نکشیم!!!
چندین شبه که گاهی شبا ندای دلنشین الله اکبر توی کوچه پس کوچه های شهرم می پیچه خوب همه هم می دونن که کیا میرن و میگن الله اکبر همونایی که از همه جا مونده و درمونده شدن و دیدن جز از طریق همین اعتقادات برای به کرسی نشوندن حرفاشون راه دیگه ای ندارن!!!چهره واقعیشون رو پشت اعتقادات دینی پنهان کردن غسل شهادت کردن و کفن پوشیدن و کشته شدن برای پایمال کردن خون شهدا راه حق و اسلام و نابودی ولی فقیه و نایب امام زمانشون رو شهادت نامیدند!!!
اما بعد از هر ندای الله اکبری که به عرش می رفت مردم بیدار و مومن برای خاموش کردن توطئه دشمنان فریاد می زدند
خامنه ای رهبر مرگ بر ضد ولایت فقیه!!
و این چنین بود که حرص دشمنان در اومد!!!!!

چشم بد دور، عمرتان بسیار
کس نبیند ملالتان آقا!
ما نمردیم خون دل بخوری

تخت باشد خیالتان آقا!
نسل سوم چو نسل اول هست
با شعف با شعور با باور
جاری است انقلاب چون کوثر
هان! «فصل لربک وانحر»



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خط شکن ... ( یکشنبه 88/4/7 :: ساعت 10:15 عصر )

»» نخست وزیر استعفائی شاید این بار رئیس جمهوری استعفائی شود ... ؟!

به نام خدا ...

جناب میرحسین در طول دوران مسئولیتشون سه باز به طرز ناشیانه استعفا دادند که مجال شرح نیست تنها به مختصری اشاره می کنم:

اردیبهشت سال 1363 به دلیل کمبود بودجه که با مخالفت جناب هاشمی ختم به خیر میشه!

تیر 63 در ماه های اغازین شروع به کار مجلس دوم که می خواستن برای کل وزرا از مجلس رای بگیرن تا اختلافاتشون با رئیس جمهور وقت حل بشه!

بار اخرم در شهریور 67 که نتونسته بود از مجلسی که از میان همفکرانش شکل گرفته بود برای وزرای پیشنهادی رای بگیرن!

استعفای آخر شاهکار قرن بوده و به استعفای مصدقی شهرت داره که در بهبوهه ی پذیرش قطع نامع جنگ و بدون هماهنگی با عالی ترین مقام کشور یعنی حضرت امام خمینی بود و امام وقتی از استعفای میرحسین با خبر شد که نامه استعفا داشته از رادیو سراسری پخش می شده!این هم یه تکه از سخنان اما به جناب موسوی بعد از استعفا:حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان می گذاشتید در زمانی که مردم حزب الله برای یاری اسلام فرزندان خود را به قربانگاه می برند چه وقت گله و استعفا است؟!؟شما در سنگر نخست وزیری در چارچوب اسلام و قانون اساسی به خدمت خود ادامه دهید در صورتی که نسبت به بعضی از وزرا به توافق نمی رسید چون گذشته عمل شود.این حق قانونی مجلس است که به هر وزیری مایل بود رای دهد.

خوب یه سوال پیش میاد اصلا به همچین شخصی که اینقدر زود جا میزنه از ایستادن می ترسه و زود خسته میشه میشه رای داد؟؟اصلا توانایی ریاست جمهوری رو داره!؟!؟!؟

... چنان چه مایلید ریز جریان را جویا شود به وبلاگ نگاه منتظر که این نوشته ها گوشه ای از مطلب اوست مراجعه کنید ...

مرگ بر ضد ولایت فقیه ...

به قول آیت الله جوادی آملی دامت برکاته خدا این دولت خدمت گذار به مردم را حفظ و نصرت عطا بفرماید انشاءالله ...

یا حق ...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خط شکن ... ( دوشنبه 88/3/18 :: ساعت 4:39 صبح )


>> بازدید امروز: 45
>> بازدید دیروز: 36
>> مجموع بازدیدها: 286388
» درباره من

عــــــــــروج
مدیر وبلاگ : خط شکن ...[98]
نویسندگان وبلاگ :
آسمان عروج ...
آسمان عروج ... (@)[16]

بال پرواز ...
بال پرواز ... (@)[4]

عاجر ...
عاجر ... (@)[0]


به نام خدا ... خط شکن ... یه نسل سومی ... یکی که خیلی چیز ها دیده و شنیده و تجربه کرده ... یکی که سعی در اصلاح درون و بیرونش داره ... یه بسیجیه دانشجو ... یه بسیجیه طلبه ... به امید شهادت

» پیوندهای روزانه

افشاگری از خود فروختگان اصلاحات جنبش سبز اموی ... [21]
کتاب پاسخ به شبهات اینترنتی 1 [160]
عشق یعنی ... ؟! [183]
صدای شرهانی ... صدایی از اولین باز دید ازبلاگ تا پلاک 2 [780]
لاله های سخن گو ... [218]
حالم دیدنی است ... [162]
استخاره با قرآن ... [186]
بهترین مهمون ... [274]
حسین ... [299]
گوگل google [109]
یاهو ایمیل yahoo Email [174]
[آرشیو(11)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
عشق[3] . عشق به خانواده . عیوبم . فداکار . فرزند . معجزه . هشدار . وفاداری . کمتر . اخلاق . ازدواج . ایران . ایمان . بچه های جهاد . بد . تر . جغله های جهاد . درس . زندگی . سنی . شیعه . طنز . عاشق . عروج _ پرواز .
» آرشیو مطالب
*« هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرنیِ »*
افسانه شهادت فاطمه ؟!!؟ اهل تسنن نخوانند ؟!
کاش جنگ رو از یاد برده بودم
جوانان و تهاجم فرهنگی
عروجی مظلومانه
خاطره بازگشت
عروجی کم یاب
این مطلب رو اصلاً نخونید ؟!
زمستان 1383
بهار 1384
تابستان 1384
زمستان 1384
بهار 1385
تابستان 1385
پاییز 1385
عروجی فاطمی ...
صدایی خاموش ...
روایتی از بلاگ تا پلاک ...
عروجی حسینی ...
شرایط جلسات تفسیر
چند روزی با شهداء ...
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
وای مادرم ... ( شهادت مادرم زهرا (س) )
فشار قبر ...
به مهمانی بابا خوش آمدی
گام های زهرا ...
خط شکسته شده ...
درد عشق ...
شهداء شرمنده ام ...
به خود آئیم ... ؟!!
نوشته های بیقرار عروج ...
نوشته های آسمان عروج ...
نوشته های عطیه عروج ...
نوشته های کمیل ...
تابستان و پاییز 87
ایران سنی مذهب فرزد کمتر زندگی بد تر
عشق و زندگی
نوشته های کمیل ...
مرگ بر ضد ولایت فقیه ...
عمومی ...
بارش های باران ...
نوشته های عاجر ...
خاکریز ...
بال پرواز جنگ شهید بابایی
سال 89
سال 90
سال 91
سال92

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
.:: بوستان نماز ::.
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
پیاده تا عرش
.:: در کوی بی نشان ها ::.
دل نوشته های یک دختر شهید
پرواز تا یکی شدن
تخریبچی ...
کربلای جبهه ها یادش بخیر... !
یادداشتهای فانوس
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
سرافرازان
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
اواز قطره
بچّه شهید (به یاد شهدا)
چفیه
نگاه منتظر
شهدا
عطر حضور
سراج
نیم پلاک
فدایی سید علی
قافله شهداء
هیئت حضرت علی اکبر(ع)
فلورانس مهربون
شاهد
سایت بچه های قلم
حجاب
کوثر ...
راه آسمان کجاست؟
آفرینش
حزب اللهی مدرنیته
.: حرف دل :.
حاج رضا
بیسیم چی
گل دختر
خونه یاس 115
دیدبان برج مینو
بی قرار
راز و نیاز با خدا
از پشت دوربین من
دستنوشته های بی بی ریحانه
زیر آسمان خدا
بیت حسن ک.نظری(امُل جان)
بهارستان
عروج ...
عــــــــــروج
حجاب و دختران آخر الزمان
خلوتم پر است از حس غریب ...
کوثر
شیمیایی
زینب خانوم
وبلاگ حاج حمید
خاطرات شهداء ...
فرش دل
یاگاه اطلاع رسانی فرهنگی شاهد . نوید شاهد
حریم یاس
اخلاق زناشویی
قافله قاریان قرآن شهداء ....
دهلران شرهانی
به مریم بگویید بخندد ...
نمایه ... بارانی که برای باد مینویسد ...
کاریکاتوریست برقی
کنتراست ... سایت هنری
حم عسق ...
خیلی دور ... خیلی نزدیک
ساجدون ...

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب