پیامبران الهی که برای هدایت خلق از سوی خدای سبحان مبعوث شده اند. انسانها را به عبادت خدا و اطاعت او فراخوانده و از پیروی طاغوت باز دارند.1و از طریق عبادت خدا و اجتناب از طاغوت آنها را از درون نورانی کرده و با نورانی شدن آنها هم خود به لقاء الهی بار یابند و هم دیگران را به آن بارگاه هدایت کنند و در عین حال که به نورانیت درون انسان ها عنایت دارند به نورانی کرد جامعه نیز از راه قیام به قسط و عدالت اجتماعی، بپردازند
راه انبیاء توسط جانشینان خاص یعنی امامان و عام آنان یعنی عالم راستین دین تداوم پیدا می کند، آنها نیز مردم را به توحید و عبادات خدا و اجتناب از طاغوت فرا می خوانند
همانطور که انبیاء الهی از راه تخلق اخلاق الهی، با کسب علم و معرفت و قدرت و توانایی وارد عرصه زندگی اجتماعی شدند و برای تحقق اهداف فوق یعنی توحید و معرفت و اقامه قسط همت گمارند. اگر جانشینان عام و وارثان آنان نیز با همین دست مایه وارد صحنه اجتماعی شوند هم مردمان را به توحید و معرفت الهی رهنمون می شوند و هم با هدایت صحیح آنان جانبه را به قسط و عدل زینت می دهند.
از جمله عالمان دین که به پیروی از انبیاء الهی در عصر ظلمت ظهور کرده و با هدایت جامعه هم آنها به عرصه توحید کشانده و هم با طاغوت مبارزه کرده و هم زمینه اقامه قسط و عدالت اجتماعی را فراهم کرده امام خمینی(ره)است که با قیام شجاعانه خود در پانزدهم خرداد1342در مسیر نهضت الهی قدم گذاشت و با گذشت 15سال در بهمن ماه سال1375طاغوت را سرنگون و زمینه را برای حکومت اسلامی فراهم کردند و در 12فروردین سال58 آن حکومت را با نام جمهوری اسلامی تثبیت کردند که در آن قوانین اسلامی براساس خواست مردم اجرا می شود، که در این نوشتار شخصیت همه جانبه امام از دیدگاه حکیم متأله و مفسر قرآن و فقیه اهل بیت عصمت حضرت آیة الله جوادی آملی دامت برکاته مورد بررسی قرار می گیرد
امام(ره)و عناصر چهارگانه انقلاب
هر نهضت و انقلابی برای تحقق خود به ارکان و عناصری متوقف است که در صورت تحقق آنها این نهضت و انقلاب به نتیجه می رسد. امام خمینی نیز در نهضت و انقلاب خود ازعناصری بهره مند بودند که حضرت آیة الله جوادی آملی عناصر محوری نهضت امام(ره)را چنین بیان می کند: «امام برای هدم جاهلیت طاغوت و کشف نقاب از چهره ملکوتی اسلام نام محمّدی چهار عنصر اساسی را که به مثابه ارکان چهارگانه بنیان مرصوص اسلامی است به خوبی شناخته و به آنها ایمان آورده و شرایط تحقق آنها را تحصیلی دانسته و نه حصولی. یعنی براین باور بوده که باید شرایط تحقق جامعه اسلامی و توحیدی را فراهم کرد نه آن که در صورت فراهم شدن شرائط آن را محقق سازند و وجوب نهضت را درباره آنها مطلق دانسته و نه مشروط، از این رو در تحصیل آنها از هیچ ایثاری دریغ نکرده و از هیچ نثاری مضایقه ننموده است
عناصر چهارگانه انقلاب
عناصر چهارگانه انقلاب عبارتند از: هدف الهی و اهتمام به امور مسلمین واهتمام به امور جامعه انسانی اعم از مسلمان و غیر مسلمان و حفظ انقلاب و عزّت در برابر حاکمان طغیان گر و جبّار که توضیح آن عناصر به این شرح است
الف: هدف رضای خدا و احیای کلمه علیای الهی. هدف امام(ره)در این انقلاب جز رضای خدا و احیاء کلمه علیای الهی نبود. زیرا رسول اکرم(ص)فرمود: «من اصبح من امّتی و همه غیر الله فلیس من الله»2هر فردی از امّت اسلامی اگر همت روزانه و اهتمام هر بامدادش غیر خدا باشد، از خدا بیگانه است و چنین شخصی الهی نیست و برای خدا کار نمی کند و در نیجه حشر او نیز به انگیزه موهوم غیر الهی است.
ب: اهتمام به امور مسلمین، مهمترین مشغله فکری امام(ره)اهتمام به امور مسلمانان اعم از ساکنان ایران و غیر ایران بوده است. زیرا پیامبر اکرم(ص)فرمود: «من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس منهم»3 هر کس برای حل دشواری های جامعه اسلامی با آحاد آنان همّت نورزد از قلمرو مسلمانان خارج بوده و اسلام او کامل نیست
ج: اهتمام به امور جامعه انسانی. توجّه به امور جامعه انسانی اعم از مسلمان و غیر مسلمان برای امام جاذبه فراوانی داشت، زیرا پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین و لم یجبه فلیس بمسلم» 4 هر کس ندای مظلومیت فردی را بشنود(خواه آن استغاثه کننده مسلمان باشد یا نه)که از جامعه اسلامی کمک طلب می کند و جواب مثبت و سودمند ندهد از حوزه اسلام کامل بیرون است
د: حفظ استقلال و عزّت. از ویژگی های امام خمینی(ره)حفظ استقلال و عزّت در برابر دولت طغیان گر و حاکم جبّار- خواه داخلی و خواه خارجی بوده است زیرا پیامبر اسلام (ص)فرمود: «من اقتر بالذّل طائعا فلیس منا اهل البیت»5 هر کس در برابر ظالم اظهار مذلّت کند و با طوع و رغبت در برابر ستم تسلیم گردد از خاندان عصمت و طهارت(س)بیگانه است زیرا آن بزرگان مثل اعلای عزّت خواهی و ستم ستیزی اند.6
ناگفته نماند آنچه که در میان این عناصر چهارگانه اساس و پایه است اهتمام برای خدا و جلب رضای اوست که در سایه آن عناصر سه گانه دیگر تأمین خواهد شد. زیرا محور اصلی نظام تکوین و نظام تشریع و تعلیم و تربیت و جهاد و اجتهاد و صلاح خود و اصلاح دیگران اعتقاد به توحید خداوند است و منشأ همه چیز خداست و همه کارها نیز باید برای او و جهت رضای او باشد
امام و تحوّل جامعه
انبیاء الهی به طور عام و پیامبر اسلام(ص)به طور خاص برای متحول ساختن جامعه، وظائف متعددی به عهده دارند و آن آگاه کردن مردم به وحی با تلاوت آن و تربیت و تزکیه نفوس آنان و تعلیم کتاب و حکمت است که در صورت انجام این وظائف سه گانه تحوّل جامعه محقق می شود.
در واقع پیامبران الهی رهبری ایجاد تحوّل را به عهده دارند و مردمی که تعالیم آنها را بپذیرند و به تزکیه خود بپردازند. در آنها تحوّل ایجاد خواهد شد. امام خمینی رضوان الله تعالی علیه برای ایجاد تحوّل در مردم از روش پیامبران از جمله پیامبر اکرم(س)و جانشینان آن حضرت یعنی ائمه معصومین(ع)استفاده کرده و با آگاهی بخشیدن مردم از طریق اعلامیه هاو سخنرانی ها و با الهام از نهضت سید الشهدا در آنها تحوّل ایجاد کرده و نهضت را به ثمر رسانده است. زیرا حضرت سید الشهداء خون جگر خود راداد تا مردم دانا و دارا شوند
«...و بذل مهجته فیک لیستنقد عبادک من الجهاله و حیره الضلاله» (زیارت اربعین، سالار شهیدان) سالار شهیدان خون داد تا مردم دانا و دارا شوند اولاً بدانند و ثانیاً به آن علم عمل کنند و به دیگر سخن حضرت خون جگرداد تا مردم را از جهل برهاند یعنی عالم کند و از بیراهه رفتن رهایی بخشد یعنی عادل کند
امام خمینی(ره)نیز در مرحله اول به مردم آگاهی داد و با راهنمایی کردن آنان توجه داد که چگونه سیره عملی خودشان را تنظیم کنند تا بدینوسیله نهضت و انقلاب را به ثمر رسانده و تداوم آن را تضمین کنند
امام خمینی(ره)قهرمان اسفار چهارگانه
نکته ای که باید به آن توجّه کرد آن است که امام خمینی(ره)به لحاظ پیروی از انبیاء سفرهای چهارگانه سلوک را طی کرده است و تنها درخلوت خویش محصور نماند، بلکه در جامعه حضور پیدا کرد و آن چه را در علم و عمل یافت در جامعه به آن عینیت بخشید و به عبارت دیگر: امام(ره)در سلسله عارفان محقق جای داشت و در عین حال با همه آنها فاصله، عارفان در سیر به سوی خدا و تقرّب به او بریدن از خلق متوقف گذشته بودند ولی امام(ره)برسفر از خلق به حق به سفر به حق در خلق پرداخت، به گفته اقبال لاهوری «مرد باطنی(عارف)پس از آرامش و اطمینانی که در مسیر معنوی پیدا می کند نمی خواهد به زندگی این جهانی باز گردد و در هنگامی که بنا به ضرورت باز می گردد، بازگشت او برای تمام بشریت سود چندانی ندارد7ولی امام خمینی(ره)از وارثان انبیاء بوده که همچون انبیاء بازگشت شان جنبه خلاقیّت و ثمربخشی دارد و باز می گردند و در جریان زمان وارد می شوند تا جریان تاریخ را بدست گرفته و جهان تازه ای از کمال های مطلوب را خلق کنند. توضیح مطلب آن که در تمام مکاتب الهی برای انسان سفرهای چهارگانه ای وجود دارد.
اول؛ سالک سفر از خلق به حق سفر می کند و حق را می شناسد و باور دارد.
دوم؛ سفر در حق به حق که سالک در اسماء حسنای الهی و صفات حق سیر می کند و از این راه کمال و جمال حق را می یابد.
سوم؛ سفر سالک از خدا به سوی حق است که با این حرکت خلق را با دیده الهی می شناسد
چهارم؛ سیر در خلق به حق است که در کثرت با دید وحدت سفرمی کند.
این سفرهای چهارگانه را بعضی با نظر و فکر طی می کنند وبرخی با بصر و دل می پیمایند، صاحب نظران با فهمیدن و با استفاده از عقل و صاحب بصران با دیدن و از طریق قلب در این مسیر قرار می گیرند. ناگفته نماند صاحب بصران و صاحب دلان آن چه را که صاحب نظر با عقل واستدلال می یابد با شهود دریافت می کند.
امام خمینی(ره)هم صاحب نظر است و هم صاحب دل. او در صحنه صاحب نظران یک اندیشمند برجسته است و در میدان صاحب دلان یک صاحب بصر صایب است. امام هم به نقد افکار صاحب نظران در حکمت و اصول فقه و فقه می پردازد و هم ره آورد عارفان می یابد و احیاناً آن مورد ثقه قرار می دهد. امام خمینی(ره)هم مهندس اسلام بود و می فهمید که اسلام چه می گوید و هم معمار اسلام بود و سعی کرد تا دین را ازصفحه کتاب بدر آورد و در صحنه جامعه پیاده کندو برای حفظ دین نیز تلاش کرد.
او مثل بسیاری نمی گفت دین صاحب دارد بلکه می گفت:صاحب دین، کلید داری دین را بدست عالمان راستین داده تا از آن صیانت و نگهداری کنند. در واقع با سفرهای چهارگانه نه تنها دینِ را شناخت بلکه آن را یافت و در نهایت متولی دین شد که تولّی دین و عهده داری حفظ و نگهبانی آن نتیجه پیمودن شهودی اسفار چهارگانه است
ابتکار امام خمینی
ابتکار امام خمینی(ره)در فقه اکبر(فلسفه و عرفان)این است که ایشان نه تنها گوهر ذات را متحوّل کرد و در مقاطع چهارگانه طی طریق نمود بلکه جهانی شد که در همه جا حضور و ظهور پیدا کرد از این رو گاهی غرب متجاوز را به استیضاح می کشاند و زمانی شرق ملحد را به توحید ناب فراخواند
راه یافتن امام به این مقام منیع و بلند نتیجه بینش عمیقی است که شریعت را در خدمت طریقت و هر دو را در خدمت حقیقت قرار داده و بین آنها جدایی نینداخته است یعنی هم اصل شریعت بود و هم اصل طریقت.
امام خمینی(ره)خود در این رابطه می فرماید: آنها که فکر می کردند یا فکر می کنند که بدون شریعت می توانند به مقصد برسند، هیچ شاهدو دلیلی ندارند، زیرا ذات اقدس الله که راهنماست تنها راه را عمل به شریعت می داند و آنها که می پندارند با عمل به شریعت نمی توان به طریقت رسید، آنها که با سیر و سلوک و شریعت و طریقت هماهنگ شدند ولی به حقیقت بار نیفاتند برای آن است که به درستی طی طریق نکردند.8
جمع عرفان و سیاست «امام خمینی(ره)»
امام راحل شاخصه ای دارد که نه اهل شریعت آن را دارند و نه اهل طریقت و نه اهل حقیقت، زیرا اهل شریعت می گفتند: شریعت منهای سیاست است و اهل طریقت می گفتند طریقت منهای سیاست است و اهل حقیقت نیز باورشان این بود که حقیقت منهای سیاست است، ولی امام هم شریعت و هم دیانت را عین سیاست می دانست و هم می گفت: طریقت ما عین سیاست است و هم حقیقت ما عین سیاست است از این رو وقتی رهبری جامعه را به عهده می گیرد شریعت را با سیاست هماهنگ می کرد و وقتی دستور تهذیب نفس می داد طریقت را با سیاست هماهنگ می کرد و وقتی خواص یا اخص به حضورشان می رسید و فکر می شد آن ها اهل حقیقت اند، حقیقت را با سیاست هماهنگ می کرد مجموعه سخنانی که امام در مناسبت های مختلف مطرح کرد و در صحیفه نور گرد آمده است بیان گر این نگرش امام است
فرشته خوبی امام(ره)
انسان برای کمال آفریده شد و در صورتی به کمال می رسد که از قلمرو حیوانی خارج و به مرز فرشته ها نزدیک شود. خدای سبحان در قرآن قلمرو حیات حیوانی را بازگو کرد که خصلت و خوی او چرندگی و درندگی است و منطقه وسیع فرشتگان را نیز شرح داد و فرمود آنها بندگان مکرّم الهی اند که هیچ کاری را بدون فرمان او انجام نمی دهند و هرگز در گفتار از خدا پیشی نگرفته و بدون اراده او سخن نمی گویند.9
و در بخشی از آیات فرشته ها را موجودی می داند که هرگز از بندگی خدا خسته نمی شوند.10شرح حال انسان های برجسته در قرآن نیز به همین شکل بیان شده است، خدای سبحان او را وصف بندگان مکرم الهی و مقرّب بارگاه معرفی می کند.11و از مؤمنان راستین با وصفی یاد می کند که آنها دائم به یاد خدا هستند؛ «الذین هم علی صلوتهم دائمون»12یعنی مؤمنان دائم یاد خدا را در دل دارند.
قرآن با بیان این حقایق در صدد آن است که خوی فرشته شدن را به انسان تعلیم دهد. براین اساس انسان زمانی کامل می شود که اولا از حیات حیوانی برهد و ثانیاً به مرز فرشته ها نزدیک شود.
امام خمینی(ره)کسی بود که تلاش و کوشش می کرد تا خود را از لذّت ها و شهوات حیوانی نجات داده و به اوصاف فرشته ها متصف شود و تا آن جا که ممکن است عادلانه زندگی کند و کریمانه بسر برد. و براین اساس بود که تأکید می کرد باید نظام طاغوتی سرنگون شود و نظام اسلامی تأسیس شود ودر نام نظام اسلامی نیز می فرمود: باید جمهوری اسلامی باشد نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد.13بنابراین پیروان امام(ره)نیز باید با پیروی از او اولا خود را از خوی حیوانی برهانند و ثانیا خود را به منطقه فرشته ها نزدیک کنندو ثالثاً در نظام درونی همه خواسته ای خود را بر عقل عرضه کنند و رابعاً با استفاده از این فعالیت علمی و عملی همه عبادات را اقامه کنند.
امام خمینی(ره) با پیمودن مسیر تکامل علاوه بر رشد علمی و عملی و پرورش شاگردان برجسته و تشکیل حکومت اسلامی رسالت جهانی خود را از طریق پیام به گورپاچف رئیس جمهوری وقت شوروی و دعوت او به بازنگری فکری و دریافت راه صحیح و حرکت در مسیر معنوی به اتمام رساند و با تدوین وصیت نامه معنوی و الهی راه آینده انقلاب و چگونگی تداوم و حفظ آن را به اطلاع همگان رساندو فرمود: «همانطوری که رمز پیروزی انقلاب اسلامی انگیزه الهی داشتن و اخلاص درونی و متحد بودن است راز بقای آن نیز همین دو رکن است. زیرا با انگیزه الهی داشتن حق همواره پایدار بوده و باطل چونان کف روی سیل خروشان پایمال می شود و با اتحاد و همبستگی تمام نیروها متوجه هدف واحد شده و هر گونه مانعی را برطرف می کند.
از این رو مردم باید بیدار بوده و با بیداری و حفظ این دو رکن دستاوردهای انقلاب اسلامی را به خوبی حفظ و نگهبانی کنند.»
پی نوشت ها :
1ـ سوره نحل،آیه35.
2ـ بحار الانوار،ج74،ص163.
3ـ همان.
4ـ اصول کافی،ج2،ص164.
5 ـ بحار، ج73،ص162.
6ـ بنیان مرصون، ص7-8.
7ـ احیای تفکر دینی اسلام.
8ـ قصص ایوبی،ص301.
9ـ سوره نساء،آیه172.
10ـ سوره انبیاء،آیه30.
11ـ سوره واقعه،آیه11.
12ـ سوره معارج،آیه33.
13ـ بنیان مرصوص،ص104-106.
منبع: پاسدار اسلام شماره 342
سیره مردان بزرگ و خودساختهای هم چون امام، پرهیز از تعریف و تمجید، خودبینی و خودمحوری، و تبلیغ به نفع خویش است. امّا این به آن معنا نیست که ما بزرگداشت شخصیت ایشان و تکریم و تجلیل از خدمات و زحمات ارزندة آنان را وظیفه خود ندانیم. تردیدی نیست که نسل ما نیک بختی آفرینش این انقلاب را در پرتو تعالیم زندگی بخش کلام خدا تحت رهبری امام خمینی میشناسد و قطعاً تجلیل از مقام شامخ چنین شخصیتی را وظیفه خویش میداند و معتقد است حفظ نام و یاد او به معنای حفظ دستاورد بسیار عظیم و با ارزش ایشان یعنی انقلاب است که به فرمودة مقام معظم رهبری در هیچ جای جهان دنیا بینام او شناخته شده نیست.
امام، دفاع از حق و اسلام را از بزرگترین عبادات شمرده و حفظ نظام اسلامی را به عنوان تکلیف شرعی، الهی و ملی بر تمام قشرها و گروهها واجب میدانستند،[1] حال سؤال این است که آیا بزرگداشت شخصیتی چون امام(ره) و تکریم از یاد و خاطرات ایشان به منزلة دفاع از حق نیست؟ آیا به راستی حفظ نظام اسلامی بدون حفظ یاد امام و یادآوری اهداف، خواست ها و ارزشهای مورد نظر ایشان امکان پذیر است؟ به طور قطع اصرار به فراموشی سپردن نام و یاد بنیانگذار انقلاب اسلامی دسیسهای است که از سوی دشمنان این نظام و انقلاب با هدف انحراف آن از مسیر اصلی خویش دنبال میگردد و دقیقاً این همان چیزی است که در تضاد کامل با سیره و روش قطعی حضرت امام قرار دارد.
البته هر چند که دفاع از حقوق مردم خاصه اقشار مستضعف و محروم جامعه و پرهیز از اسراف و تجمل گرایی بارزترین شاخصه سیره عملی امام در طول نهضت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی است[2] و تردیدی نیست که حفظ این سیره بر تمام مسئولین نظام ضروری است. امّا این سؤال مطرح است که به راستی در دنیایی که با تبلیغات گسترده و مسموم سعی دارند، مردمیترین انقلاب جهان را که عالمی عارف و زاهد در رأس آن قرار داشت، حرکتی به سوی کسب قدرت دنیایی و برخلاف مصالح مردم، ضد حقوق انسانی و خشن معرفی نمایند، اعتراض نمودن به بزرگداشت امام و خرده گیری به اعلام یکسال به نام او که شاید در جای خود از سادهترین راههای مبارزه با تبلیغات مسموم دشمنان باشد، چگونه قابل توجیه است؟ آیا مخالفت با این تصمیم به حق که از سوی مقام معظم رهبری که خود از زاهدترین و پارساترین مسئولین نظام است، میتواند برای حفظ منافع ملی و حقوق محرومین باشد؟ آیا این عمل خود بارزترین نوع مخالفت با سیره و خواست امام مبنی بر تأکید ایشان بر اطاعت از ولایت فقیه نیست؟[3]
روشن است کسانی که در موضع گیریهای گذشته خود همواره اساس نظام و ارکان آن را هدف بیشترین انتقادات خود قرار داده و با عملکردهای ناصحیح و مکرر خویش هم چون تحریم انتخابات[4]، تضعیف شورای نگهبان،[5] مجلس خبرگان،[6] و حمله به دیگر ارکان نظام به ضدیت آشکار با اصل انقلاب پرداختهاند، و کمتر اقدام و حرکتی برای محرومیت زدایی از آنها معروف و مشهود است. واقعاً بعید به نظر میرسد دغدغة حفظ سیره امام و حمایت از حقوق مستضعفان و محرومانی داشته باشند که امام این انقلاب را متعلق به آنان میدانست. فراموش نکنیم که بیشتری حامیان انقلاب از میان همین طبقات محروم و مستضعف برخاستهاند و به طور قطع انقلاب اسلامی با حمایت همین قشر محروم و زجر کشیده توانسته است، گردنههای سخت مبارزه و تلاش را به سلامت پشت سرگذارد. حال چگونه میتوان ضمن مخالفت با اصول و ارکان این نظام، داعیه دار حفظ حقوق حامیان اصلی آن نیز بود!
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . امام خمینی، کلمات قصار، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1376، ص 31.
[2] . ر.ک: صحیفه نور، ج 14، ص 164؛ کلمات قصار، پیشین، ص 219 ـ 220.
[3] . کلمات قصار، پیشین، ص 119 ـ 120.
[4] . باقی، عماد الدین، حقوق مخالفان، انتشارات سرایی، 1380، ص 135.
[5] . همان، ص 167.
....بعد از آنکه سخنرانی انجام شد و برگشتم به دوستانم گفتم: «این فرموده و نظر امام، در ابتدا به نظرم عجیب آمد؛ اما پس از ایراد سخنرانی، فهمیدم که این فکر کاملا درست بود.» تاکید مکرر امام به این خاطر بود که واقعا روی این قضیه، در طول زمان، خیلی کار شده است.
به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری فارس به نقل از khamenei.ir ، «مدح خورشید» تازهترین کتاب منتشر شده از سوی موسسه انقلاب اسلامی، گزیدهای از خاطرات حضرت آیتالله خامنهای درباره شخصیت حضرت امام خمینی(ره) است.
این کتاب شامل بخشی از نکات و خاطرات آیت الله خامنهای در دوران پیش از رهبری ایشان و نیز دیدارهای غیر مشروح (منتشر نشده) پس از رهبری است. نکته حایز اهمیت درباره «مدح خورشید» این است که هر یک از این خاطرات، برای تبیین صفات و سیرهی عملی و سیاسیِ خاصی از حضرت امام خمینی (ره) مطرح شده است. خاطراتی که از دوره زمانی بهار 58 تا شهریور 88 را شامل میشود.
در ادامه و به مناسبت سالروز رحلت امام برشهایی از این کتاب برای اولین بار منتشر میشود:
تاکید امام بر عدم تفکیک دین از سیاست
من به یاد میآورم که در زمان ریاست جمهوری خود، قصد شرکت در یک مجمع جهانی و ایراد سخنرانی را داشتم. رسم من این بود که متن این نوع سخنرانیها را قبلا خدمت امام ارایه میدادم و میگفتم: «بنده این متن را آماده کردهام.» تا ایشان اگر نظری داشتند، بیان کنند. در مورد آن سخنرانی که قرار بود در جمعی از سران کشورها ـ که اکثرشان هم غیر مسلمان بودند ـ ایراد شود، ایشان به من گفتند قضیه تفکیکناپذیری دین از سیاست را هم در متن سخنرانی بگنجانید! من ابتدا تعجب کردم که آخر این قضیه چه مناسبت دارد؟! اما چون ایشان فرموده بودند، خود را موظف میدانستم آنچه را که خواستهاند، انجام دهم. خلاصه اینکه به قاعدهی یکی دو صفحه، قضیه تفکیکناپذیری دین از سیاست را در متن سخنرانی گنجاندم. نهایت سعیام این بود که آن قضیه، در ابتدای متن سخنرانی و جای برجستهای گنجانده شود. بعدها هر چه زمان گذشت به صحت نظر ایشان بیشتر معتقد شدم. همان وقت هم ـ بعد از آنکه سخنرانی انجام شد و برگشتم ـ به دوستانم گفتم: «این فرموده و نظر امام، در ابتدا به نظرم عجیب آمد؛ اما پس از ایراد سخنرانی، فهمیدم که این فکر کاملا درست بود.» تاکید مکرر امام به این خاطر بود که واقعا روی این قضیه، در طول زمان، خیلی کار شده است. (1)
ایمان امام به توده مردم و نقش روحانیت
یک روزی بعد از یک سخنرانی که امام مبالغی صحبت کرده بودند، ما خدمتشان شرفیاب شدیم. حقیقت این است که آدم نگران است از اینکه امام زیاد و بلند و با شور و هیجان صحبت کنند. ایشان از یک بیماری قلبی تازه برخاستند و آدم نگران میشود، طبیعی است، همه هرکسی توجه پیدا کند نگران میشود. خدمتشان عرض کردیم که خوب است شما یک قدری این سخنرانیها، این صحبتها را کم کنید. لااقل اگر قرار است صحبت بفرمائید، طولانی صحبت نکنید، یک ربع ساعت مثلا. نه سه ربع ساعت و یک ساعت که گاهی دیده شده در همین اواخر ایشان فرمودند که من آرام صحبت میکنم. بعد فرمودند وقتی که عدهای از همین مردم، از همین عامه مردم اینجا میآیند، من میتوانم نروم و برایشان صحبت نکنم. این ایمان به توده مردم است و بدانید که اگر این ایمان به تودهی مردم نبود این انقلاب حالا حالاها پیروز نشده بود. (2)
پیروزی در انجام تکلیف
دیروز یکی از برادران عزیزی که در پاریس خدمت امام بودند برای من نقل میکردند. در پاریس خبرنگارها از امام پرسیدند شما چقدر امیدوار به پیروزی خودتان هستید؟ امام خطاب به خبرنگارها گفتند ما همین الان پیروزیم. این را امام در وضعی گفت که شاه هنوز امیدوار بود که کماندوهای امریکایی بریزند مردم را قتل عام کنند. احتمالش هم بود ممکن بود بکنند، در همان شرایط امام گفت ما پیروزیم. چرا پیروزیم؟ چون آن شخصی که تکلیفش را انجام داده و موفق شده که تکلیفش را انجام بدهد پیروز است. (3)
تواضع و حیای امام در امور عاطفی و معنوی
شبی در یک جلسه خصوصی با دو سه نفر از دوستان، منزل مرحوم حاج احمد آقا نشسته بودیم؛ ایشان {حضرت امام} هم نشسته بود. یکی از ما گفتیم: آقا شما مقامات معنوی دارید، مقامات عرفانی دارید؛ چند جملهای ما را نصیحت و هدایت کنید. آن مرد با عظمتی که آنگونه اهل معنا و سلوک بود، در مقابل این جمله ستایشگونهی کوتاه یک شاگردش ...آن چنان در حال حیا و شرمندگی و تواضع فرو رفت که اثر آن در رفتار و جسم و کیفیت نشستن او محسوس شد! در حقیقت ما شرمنده شدیم که این حرف را زدیم که موجب حیای امام شد. آن مرد شجاع و آن نیروی عظیم، در قضایای عاطفی و معنوی این گونه متواضع و با حیا بود. (4) /7432
پیکر مطهر 96 شهید تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس که امروز بر شانه مردم تا حرم امام خمینی (ره) تشییع شدند، در آخرین روز ایام البیض در 96 مسجد مهمان معتکفین خواهند بود.
به گزارش راسخون به نقل از ایرنا به نقل از روابط عمومی سازمان بسیج مستضعفین ، پیکر مطهر این شهدا، بعد از مراسم وداع با شهدا که هم اکنون در حرم مطهر امام (ره) برپاست، به معراج شهدا منتقل خواهند شد.
قرار است پیکر مطهر این 96 شهید در سومین روز از ایام البیض در 96 مسجد شهر تهران که مراسم ویژه ایام البیض در آنها برقرار است، مهمان معتکفین خواهند شد تا آمین گوی دعای بندگان صالح خداوند باشند که سه روز در خانه او به عبادت نشسته اند.
پس از این نیز پیکر شهدا مجدداً به معراج شهدا منتقل می شوند تا مراحل شناسایی و کشف هویت آنها انجام شود.
پیکر پاک 96 شهید گرانقدر دفاع مقدس که در قالب کاروان "فرزندان روح الله در آغوش روح الله" از خرمشهر حرکت کرده بود، امروز شنبه وارد حرم مطهر امام خمینی (ره) شد.
پیکر مطهر این شهدا مربوط به عملیات والفجر هشت و خیبر است که 25 شهید در جزیره مجنون و 71 شهید دیگر در منطقه فاو تفحص شده بود.
پیکر پاک این شهدای گرانقدر در شوش، دزفول، اندیمشک و دوکوهه تشییع و پس از حضور در استانهای لرستان، مرکزی، اصفهان و قم امروز در حرم بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی تشییع شد.
بر اساس گزارش کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، شهدای مذکور در مرحله چهارم تفحص در خاک عراق از مناطق عملیاتی مجنون و فاو کشف شد و از طریق منطقه مرزی شلمچه به آغوش میهن اسلامی باز گشتند./7432