به نام خدا ...
جناب میرحسین در طول دوران مسئولیتشون سه باز به طرز ناشیانه استعفا دادند که مجال شرح نیست تنها به مختصری اشاره می کنم:
اردیبهشت سال 1363 به دلیل کمبود بودجه که با مخالفت جناب هاشمی ختم به خیر میشه!
تیر 63 در ماه های اغازین شروع به کار مجلس دوم که می خواستن برای کل وزرا از مجلس رای بگیرن تا اختلافاتشون با رئیس جمهور وقت حل بشه!
بار اخرم در شهریور 67 که نتونسته بود از مجلسی که از میان همفکرانش شکل گرفته بود برای وزرای پیشنهادی رای بگیرن!
استعفای آخر شاهکار قرن بوده و به استعفای مصدقی شهرت داره که در بهبوهه ی پذیرش قطع نامع جنگ و بدون هماهنگی با عالی ترین مقام کشور یعنی حضرت امام خمینی بود و امام وقتی از استعفای میرحسین با خبر شد که نامه استعفا داشته از رادیو سراسری پخش می شده!این هم یه تکه از سخنان اما به جناب موسوی بعد از استعفا:حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان می گذاشتید در زمانی که مردم حزب الله برای یاری اسلام فرزندان خود را به قربانگاه می برند چه وقت گله و استعفا است؟!؟شما در سنگر نخست وزیری در چارچوب اسلام و قانون اساسی به خدمت خود ادامه دهید در صورتی که نسبت به بعضی از وزرا به توافق نمی رسید چون گذشته عمل شود.این حق قانونی مجلس است که به هر وزیری مایل بود رای دهد.
خوب یه سوال پیش میاد اصلا به همچین شخصی که اینقدر زود جا میزنه از ایستادن می ترسه و زود خسته میشه میشه رای داد؟؟اصلا توانایی ریاست جمهوری رو داره!؟!؟!؟
... چنان چه مایلید ریز جریان را جویا شود به وبلاگ نگاه منتظر که این نوشته ها گوشه ای از مطلب اوست مراجعه کنید ...
مرگ بر ضد ولایت فقیه ...
به قول آیت الله جوادی آملی دامت برکاته خدا این دولت خدمت گذار به مردم را حفظ و نصرت عطا بفرماید انشاءالله ...
یا حق ...