سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که گناه بر او دست یافت روى پیروزى ندید ، و آن که بدى بر وى چیره گشت مغلوب گردید . [نهج البلاغه]
عــــــــــروج
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» ترور ناموفق یک دانشجو ...

آقای احسان رضوانی دانشجوی رشته معماری دانشگاه ازاد اسلامی شاهرود ورودی 87است .

دوشنبه ساعت 21 وارد کوچه محل زندگی خودشان یعنی خیابان فردوسی - خیابان شهید چمران بن بست بیست و دوم می شود(شایان ذکر است آقای رضوانی بومی شاهرود هستند و بیش از بیست سال است که به همراه خانواده در آن محل ساکنند). که متوجه ایستادن یک خودروی بی ام و سفید رنگ می شود،چراغ داخل ماشین روشن بوده و در کنار راننده خانمی نیز در صندلی جلو نشسته بوده است. در دست راننده یک عدد اسلحه شکاری بزرگ بوده که را ننده با دستش آن را از پنجره بیرون نگه داشته بوده است آقای رضوانی از دور و به جهت تاریکی هوا فکر می کند که تفنگ بادی است . به محض عبور از کنار ماشین که اتفاقا خیلی بد ودر وسط کوچه پارک شده بوده متوجه صدای مسلح کردن اسلحه می شود هنوز چند قدمی دور نشده که حدود نیم متر از مسیر اصلی خود به سمت راست منحرف می شود و ناگهان با صدای مهیب شلیک گلوله که درست از کنار سرش عبور می کند شوکه شده و به روی کادیلاک سفیدی که در آنجا پارک بوده می افتد.(احسان اگر در همان مسیر ادامه حرکت می داد و در آخرین لحظه به سمت راست تغییر مسیر نمی داد به احتمال زیاد با توجه به اینکه تفنگ شکاری ساچمه ها را پخش میکند کشته می شد)

حضور همسایگان:

با شنیدن صدای گلوله به بیرون آمدیم تقریبا همه همسایه ها حاضر بودند شخصی با یک اسلحه شکاری به سمت احسان نشانه رفته بود و دائم او را تهدید می کرد با توجه به سن بالای شخص متعرض و به دلیل حرف های ضد و نقیض و عجیبی که می زد احساس کردیم که در حالت عادی نیست لذا به سمت وی رفتیم تا اسلحه را از دستش بگیریم که ناگهان اسلحه را به سمت ما و بقیه همسایه ها نشانه رفت و گفت من مجوز دارم و می توانم همه شما را اینجا بکشم. ناگهان برادر شخص ضارب(برادر کوچکتر آقای نقیب زاده به نام حسین در دانشگاه شاهرود مشغول به تحصیل است و همراه پدرش در شاهرود و در همان کوچه زندگی می کنند.) به بیرون آمد و اسلحه را از برادرش گرفت و دوباره به سمت همسایه ها نشانه رفت تا امدن 110 او اسلحه را در فاصله نیم متری صورت احسان نگه داشته بود. با آمدن نیروی انتظامی شخص ضارب خود را دکتر سید علی نقیب زاده معاون اداری مالی دکتر جاسبی معرفی کرد. نیروی انتظامی هم احسان - دکتر نقیب زاده و صاحب ماشین کادیلاک سفید را به نیروی انتظامی منتقل کرد.و در ماشین نقیب زاده دو جعبه گلوله، چند کارد و یک دوربین حرفه ای شکاری پیدا می شود.

شنیده ها حاکی از آن است که آن شب دکتر نقیب زاده که متهم بوده با کارت ماشین !!!! دکتر بدیعی رییس دانشگاه آزاد شاهرود آزاد می شود. در حالی که احسان بی گناه در بازداشتگاه می ماند. فردای آن روز پرونده به دادسرای شاهرود انتقال داده می شود. و پر ونده در اختیار قاضی گلی قرار می گیرد گفتنی است برادر کوچکتر نقیب زاده با اینکه به سمت مردم نشانه روی کرده بود باز داشت نشده است.

همسایگاه و شاهدان ماجرا که حدود 25 نفر بوده اند استشهاد محلی را به امضا رسانده اند. تعدادی دیگر از همسایه ها نیز که عموما خانم هستند از نقیب زاده شکایت کرده اند گویا به علت ترس زیاد تعدادی از خانم های همسایه دچار فشار و شوک عصبی گشته اند.

هنگام وقوع حادثه خانواده احسان در منزل نبوده اند که این را باید معجزه دانست چراکه قطعا اگر حضور می داشتند احتمال وقوع درگیری حتمی می نمود

اینکه چرا دکتر نقیب زاده چنین کرده در هاله ای از ابهام است.روز پنج شنبه (سه روز پس از ماجرا)دکتر نقیب زاده در دانشگاه آزاد شاهرود مشغول قدم زدن در فضای سبز دانشگاه دیده شده است.

در ضمن فردای این اتفاق در یک مورد دیگر و کاملا مجزا سوء قصد مسلحانه به جان یک دختر دانشجو خنثی می ماند و ضارب دستگیر می شود. که هیچ ارتباطی با ان ما جرا نداشته است ولی گویا دستهایی در کارند تا این دو اتفاق را باهم مرتبط اعلام کنند . و حتی در یک اقدام هماهنگ و عجیب خبر سوء قصد به جان احسان با اتفاق اخیر اشتباه گرفته شده و حادثه معرکه گیری دکتر نقیب زاده به ورطه فراموشی می رود. ونکته جالبتر اینکه نگهبانی و حراست دانشگاه ازاد شاهرود در پاسخ به دانشجویانی که خواستار شفافیت در مورد موضوع شلیک به سمت هم دانشگاهی شان بودند. پاسخی شگفت آور می دهند که نشان از ماست مالی کردن ماجراست:

یک دانشجو به یک استاد دانشگاه با اسلحه شلیک کرده است همین.

اما شاهدین ماجرا آنقدر زیاد بوده اند که به هیچ وجه نمی توان این اتفاق را کتمان کرد. یک مامور نیروی انتظامی که خواست نامش فاش نشود گفت: رفتار نقیب زاده با ما بسیار مغرورانه بود انگار نه انگار متهم است . و جالب اینکه سگک کمربند او ،خود کار و جا سوویچی وی هرسه از جنس طلا بود.یکی از همسایه ها در مصاحبه با ما گفت این شخص (دکتر نقیب زاده) قبلا هم یکبار با خودروی موسو مشکی به شاهرود امده بوده است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خط شکن ... ( شنبه 88/7/11 :: ساعت 8:58 عصر )


>> بازدید امروز: 14
>> بازدید دیروز: 6
>> مجموع بازدیدها: 287058
» درباره من

عــــــــــروج
مدیر وبلاگ : خط شکن ...[98]
نویسندگان وبلاگ :
آسمان عروج ...
آسمان عروج ... (@)[16]

بال پرواز ...
بال پرواز ... (@)[4]

عاجر ...
عاجر ... (@)[0]


به نام خدا ... خط شکن ... یه نسل سومی ... یکی که خیلی چیز ها دیده و شنیده و تجربه کرده ... یکی که سعی در اصلاح درون و بیرونش داره ... یه بسیجیه دانشجو ... یه بسیجیه طلبه ... به امید شهادت

» پیوندهای روزانه

افشاگری از خود فروختگان اصلاحات جنبش سبز اموی ... [21]
کتاب پاسخ به شبهات اینترنتی 1 [160]
عشق یعنی ... ؟! [183]
صدای شرهانی ... صدایی از اولین باز دید ازبلاگ تا پلاک 2 [780]
لاله های سخن گو ... [218]
حالم دیدنی است ... [162]
استخاره با قرآن ... [186]
بهترین مهمون ... [274]
حسین ... [299]
گوگل google [109]
یاهو ایمیل yahoo Email [174]
[آرشیو(11)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
عشق[3] . عشق به خانواده . عیوبم . فداکار . فرزند . معجزه . هشدار . وفاداری . کمتر . اخلاق . ازدواج . ایران . ایمان . بچه های جهاد . بد . تر . جغله های جهاد . درس . زندگی . سنی . شیعه . طنز . عاشق . عروج _ پرواز .
» آرشیو مطالب
*« هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرنیِ »*
افسانه شهادت فاطمه ؟!!؟ اهل تسنن نخوانند ؟!
کاش جنگ رو از یاد برده بودم
جوانان و تهاجم فرهنگی
عروجی مظلومانه
خاطره بازگشت
عروجی کم یاب
این مطلب رو اصلاً نخونید ؟!
زمستان 1383
بهار 1384
تابستان 1384
زمستان 1384
بهار 1385
تابستان 1385
پاییز 1385
عروجی فاطمی ...
صدایی خاموش ...
روایتی از بلاگ تا پلاک ...
عروجی حسینی ...
شرایط جلسات تفسیر
چند روزی با شهداء ...
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
وای مادرم ... ( شهادت مادرم زهرا (س) )
فشار قبر ...
به مهمانی بابا خوش آمدی
گام های زهرا ...
خط شکسته شده ...
درد عشق ...
شهداء شرمنده ام ...
به خود آئیم ... ؟!!
نوشته های بیقرار عروج ...
نوشته های آسمان عروج ...
نوشته های عطیه عروج ...
نوشته های کمیل ...
تابستان و پاییز 87
ایران سنی مذهب فرزد کمتر زندگی بد تر
عشق و زندگی
نوشته های کمیل ...
مرگ بر ضد ولایت فقیه ...
عمومی ...
بارش های باران ...
نوشته های عاجر ...
خاکریز ...
بال پرواز جنگ شهید بابایی
سال 89
سال 90
سال 91
سال92

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
.:: بوستان نماز ::.
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
پیاده تا عرش
.:: در کوی بی نشان ها ::.
دل نوشته های یک دختر شهید
پرواز تا یکی شدن
تخریبچی ...
کربلای جبهه ها یادش بخیر... !
یادداشتهای فانوس
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
سرافرازان
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
اواز قطره
بچّه شهید (به یاد شهدا)
چفیه
نگاه منتظر
شهدا
عطر حضور
سراج
نیم پلاک
فدایی سید علی
قافله شهداء
هیئت حضرت علی اکبر(ع)
فلورانس مهربون
شاهد
سایت بچه های قلم
حجاب
کوثر ...
راه آسمان کجاست؟
آفرینش
حزب اللهی مدرنیته
.: حرف دل :.
حاج رضا
بیسیم چی
گل دختر
خونه یاس 115
دیدبان برج مینو
بی قرار
راز و نیاز با خدا
از پشت دوربین من
دستنوشته های بی بی ریحانه
زیر آسمان خدا
بیت حسن ک.نظری(امُل جان)
بهارستان
عروج ...
عــــــــــروج
حجاب و دختران آخر الزمان
خلوتم پر است از حس غریب ...
کوثر
شیمیایی
زینب خانوم
وبلاگ حاج حمید
خاطرات شهداء ...
فرش دل
یاگاه اطلاع رسانی فرهنگی شاهد . نوید شاهد
حریم یاس
اخلاق زناشویی
قافله قاریان قرآن شهداء ....
دهلران شرهانی
به مریم بگویید بخندد ...
نمایه ... بارانی که برای باد مینویسد ...
کاریکاتوریست برقی
کنتراست ... سایت هنری
حم عسق ...
خیلی دور ... خیلی نزدیک
ساجدون ...

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب