... گاهی آدم خودشو گم میکنه ...!
... گاهی آدم خودشو پیدا میکنه که گم گور بشه ... !
... گاهی هم ...
شنیدم شهید برونسی که 27 سال مفغود بود برگشته ...؟!
خیلی فکر کردم خیلی داغونم کرد ... !
آخه حاجی قرار نبود هیچ وقت برگرده ... چون اقتدا به مادرش کرده بود ... !
اما برگشتش مرموز بود ... !
تن پیدا شده ای که خیلی چیز ها از جمله خاطره شهادتش که در کتاب خاک های نرم کوشک نقل شده بود رو برد زیر سوال .. !؟
چون:
اولا منتقل شده بود محل جنازه دقیق معلوم نبود حالا پیدا شده ؟!
دوما جنازه حاجی با توجه به خاطره سر داشت و الان بی سره !؟
فکر میکنم دوستانش و آقای عاکف باید پاسخگو باشند که دقیقا جریان چیه ؟!
چرا که اون موقع صدام لعنة الله علیه برای سرش جایزه گذاشته بود ... !
سر حاجی رو کجا رفته خدا عالمه ... !
هر چند معلوم میشه به ارزو شهادت همچون علی اصغری و امام حسینی خودش رسیده ... !
بگذریم ...
حرفم اینا نبود ؟! ام خب اینها اومد ... !
بگذریم ... !
حاجی برگشته ... !؟
چرا ... !؟
حاجی برگشته چون الان گم نامی تو گلستان های فراموش شده بین دوستانشه ... !
یکم به خودمون بیاییم بد نیست ... !
یا حق ...