( زنان در ایران هنگام ورزش باید از حجاب استفاده کنند و تماشای ورزش زنان برای مردانمجاز نیست. پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی زنان نیز ممنوع است. این امر مانع از آناست که ایران میزبان مسابقات ورزشی زنان شود )
این تیتر یکی از سایت های ایرانی است که معترض به این وضعیت بود.
به نظر شما چه اشکالی دارد که ایران از ناموس خودش محافظت کند ؟ و مثل دیگر کشور ها از زن به عنوان تزیین و وسیله ای برای تبلیغات و جذب مشتری استفاده نکند ؟
شما که خیلی راحت غیرتتان را فروختید و دختر و همسرتان را به نمایش گذاشتید ! آری با شما هستم ! بدانید که زنان میهن اسلامی ما با همان حجاب خود مقام های بلند و بالایی را در عرصه ی ورزش و در المپیک ها و مسابقات مختلف کسب کردند .
یعنی واقعا شما راضی هستید از اینکه بخواهیم دختران پاک میهن را بدون حجاب وعریان ( در برخی رشته ها مثل شنا ) در معرض دید همگان قرار دهیم و هر گرگی را به تماشای زیبایی ناموسمان دعوت کنیم ؟
بدا به حال شما !
دختر ایرانی با همان حجاب زیبایش تا همین الان افتخار آفرین ما بوده و هست و خواهد بود .
شما می توانید به سایت زیر مراجعه کنید تا نقش بانوان را در مقام ها و افتخارات ورزشی ببینید( با اینکه مدت کوتاهی است که ورزش بانوان در کشورمان مورد اهمیت قرار گرفته اما مقام های بلندی را از بانوان مسلمان کشورمان داشتیم ) و یا می توانید به تصاویر زیر توجه کنید و ببینید که داشتن حجاب کوچکترین خللی در درخشندگی بانوی ایرانی نداشته و نخواهد داشتwww.olympic.ir .
این اعتراض ها همه بهانه است ! بهانه ای برای بازیچه قرار دادن ناموس ایران ! همچنان که در خیلی از کشورها مشاهده می شود که از زن به عنوان یک وسیله برای جذب مشتری و تبلیغات و شهوت رانی های حیوانی استفاده شده است !!!
آری ! شیر زن ایرانی با حجابش مشتی بزرگ بر دهان آمریکای جهان خوار و مفسدان جهان زده است .
می خواهند عفت زن ایرانی را از او بگیرند و ایران را سر نگون سازند چون آنان نیز می دانند که از دامن زن مرد به معراج می رود.
حجاب محدودیت نیست . مصونیت است .
تیم تکواندو بانوان تهران مقام سوم پایتختهای جهان را در مسکو به دست آورد.
تیم کوهنوردی بانوان مسلمان ایران در صعود به قله ی اورست.
دو نقره،سه برنز نتیجه تلاش زنان سانشو کار ایرانی.
ووشوکار تیم بانوان ایران با صعود به مرحله یک چهارم نهایی سهمیه حضور در المپیک را کسب کرد.
این عشق چه سودایی است اندر دل دیوانه
بیرون کند او ما را از خانه به می خانه
اندر در می خانه ، می در نفس ساقی است
با هر نفسش انگار ما را کند آواره
دستی بزنم بر می ، زهری بزنم بر لب
کان زهر کند ما را مستانه ی مستانه
با مستی خویش آرام گرییم بر آن دلدار
تا کی به تو ما گوییم ای دلبر فتانه
گرییم و ز اشک خویش آباد کنیم دنیا
شاید نظری کردی بر عاشق دلداده
شاعر : عاجر
« ...
مقداری به معنوّیت اسلام فکرکنید ...
شما نیّتتان این باشد که برای خدا کار کنید و جوابگوی شهداء باشید ...
بدانید که فردای قیامت هر کس را با رهبرش خوانند و ما باید به دنبال
رهبرمان حرکت کنیم ...
روحانیون و یاران امام را هرگز تنها نگذارید ...
دوستانم میدانند مه من از هیچ نمی ترسم ...
من از گلوله های توپ دشمن نمی ترسم ...
از ترکش های خمپاره باکی ندارم ...
من از تمام فتنه هایی که شیاطین برایمان ایجاد می کنند نمی ترسم ...
من از یک چیز می ترسم و آن
فشار قبر
است ...
اصلاً اسمش را که می آورم تنم به شدّت می لرزد ...
این مسائل را با چشمان گریان برای شما می نویسم ... »
« ... خداوند انشاءالله مرا ببخشد ... »
فرازی از وصیّت نامه سردار شهید قربان کهنسال
فرمانده گردان امام محمّد باقر علیه السلام لشکر 25 کربلا
بسم رب المهدی ( عج )
به نام آنکه صبر داد تا منتظرت باشم.
حدیث دل سپردن
مولایم کدامین جمعه می آیی ؟
وقتی جمعه فرا می رسد، انگار حس غریبی در دلم به انتظار می نشیند و چشمانم را به شوق دیدن یار باز می کند ... .
ای آقای من وقتی که جمعه فرا می رسد دلم می خواهد با پای پیاده همراه نسیم تا حریم زیبایت ، همان جمکران عاشق و مقدست بیایم ، قطره های اشک را بر پهنه ی صورتم بنشانم و تو را همانند عاشقان فریاد بزنم .
ای مهدی ...
تو ای مسیحای وجود ...
دیگر در فراق تو دل هایمان آرام و قرار ندارد . تو با من بگو ای خوش بو ترین گل نرگس کی می آیی ؟
که مژده ی آمدنت را جهانیان بدانند.
ای مولا ...
آیا می شود امشب شاهد شکوه قامت زیبایت باشم و نغمه ی عشقت طنین انداز دل های خسته و تاریک ما باشد و تو را همانند رخساره ی ماه بر خواب چشمانمان تماشا کنیم و صبا بوی آمدن تو را برایمان به ارمغان آورد ؟
تو ای آقای من ...
ای مهربان من ...
ای مرهم دل های شکسته و ای شفا بخش چشمان خسته ، بگو کجایی و کدامین جمعه می آیی؟
مطلب به نقل از دوست عزیزم ( ب.ف.م)
بنام خدا
چقدر خنده داره که یک ساعت عبادتبه درگاه الهی دیر و طاقت فرسا میگذره ولی 60 دقیقه بازییک تیم فوتبال مثل باد می گذره!
چقدر خنده داره که 100 هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خریدمی ریم کم به چشم میاد!
چقدر خنده داره که یه ساعت عبادتدر مسجد طولانی به نظر میاد اما یه ساعت فیلمدیدن به سرعت میگذره!
چقدر خنده داره که وقتی می خوایم عبادت و دعاکنیم هر چی فکر می کنیم چیزی به فکرمون نمی یاد تا بگیم اما وقتی که می خوایم با دوستمون حرفبزنیم هیچ مشکلی نداریم!
چقدر خنده داره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمان به وقت اضافه می کشه لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم اما وقتی که مراسم دعا و خطابه و نیایش طولانی تر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم!
چقدر خنده داره که خوندن یه صفحه و یا بخش از قرآن سخته اما خوندن 100 صفحه از پرفروشترین کتاب رماندنیا آسونه!
چقدر خنده داره که سعی میکنیم ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزو کنیم اما به آخرین صفهای نماز جماعت تمایل داریم!
چقدر خنده داره که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم اما برای بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تو آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!
چقدر خنده داره که شایعات روز نامه ها رو به راحتی باور می کنیم اما سخنان خداوند در قرآن رو به سختی باور می کنیم!
چقدر خنده داره که همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدن به بهشت برن!
چقدر خنده داره که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال می کنید به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته شود همه جا را فرا می گیرد اما وقتی که سخن و پیام الهی رو می شنوید دو برابر در مورد گفتن و یا نگفتن اون فکر می کنید!
خنده داره . اینطور نیست؟!
دارید می خندید؟
دارید فکر می کنید؟
این حرفارو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاس گذار باشید که او خدای اعلی و دوست داشتنی است.
آیا این خنده دار نیست که وقتی که می خواید این حرفارو به بقیه بزنید خیلی ها رو از لیست خودتون پاک می کنید بخاطر اینکه مطمئنید که اونها به هیچ چی اعتقاد ندارند؟!!!
خنده داره؟ ...... نه تاسف آوره
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا یا علی
این مطلب نوشته ی خانم یا آقای متعجب نویسنده ی وبلاگ عجب می باشد