سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از این آدمى شگفتى گیرید : با پیه مى‏نگرد و با گوشت سخن مى‏گوید : و با استخوان مى‏شنود ، و از شکافى دم بر مى‏آورد . [نهج البلاغه]
عــــــــــروج
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» 24 نشانه خانواده موفق ...

1. در بین اعضای خانواده جمله "به من چه" یا "به تو چه" رد و بدل نمی شود، چرا که اعضاء، به گفتگو و مشورت منطقی اعتقاد دارند و احساس مسئولیت می کنند.

 2. افراد به یکدیگر اعتماد دارند و از این اعتماد سوء استفاده نمی کنند و اعتماد را یکی از پایدارترین ویژگی های ازدواج موفق و خانواده موفق می دانند.

 3. تا جایی که امکان دارد با هم هستند و در مهمانی ها یا کارهای مربوط به خانواده تنها نمی روند. آنها، همدلی، همکاری، همفکری، هماهنگی را بقای خانواده خوشبخت می دانند.

 4. با هم اتحاد دارند ؛ در مسائل مختلف با گفتگو و مشورت به تفاهم می رسند و سعی می کنند اگر سوء تفاهم به وجود آمد، آن را در درون خود بدون اینکه کسی بفهمد، حل کنند.

 5. به سلیقه ها و عقاید یکدیگر آگاه بوده، به آن احترام گذاشته و رعایـت می کنند.

 6. نسبت به هم شرم مذموم ندارند ؛ یعنی خواسته های طبیعی خودشان را بدون نگرانی یا خشونت ابراز می کنند.

  7. به حریم یکدیگر احترام گذاشته و از حدود مشخص شده خود فراتر نمی روند.

  8. نگران سلامت روحی و جسمی یکدیگر بوده و از هم مراقبت می کنند، اگر چنانچه مشکلی به وجود آید سعی وافر در حل مشکل دارند.

  9. بیشتر اوقات، لحظات خوشی را که با یکدیگر بوده اند، مرور می کنند. دنبال خاطرات تلخ نیستند. دوست دارند همیشه در خوشی، شادی و نشاط زندگی کنند.

 10. برای فامیل و همسایه های خود، اهمیت قائل اند و پذیرای فامیل یکدیگرند.

 11. از امور مالی یکدیگر خبر دارند و چیزی را از همدیگر پنهان نمی کنند، صرفه جویی و پس انداز کردن جزء برنامه های اقتصادی خانواده های خوشبخت است.

 12. برای رشد یکدیگر تلاش کرده و زمینه پیشرفت خانواده را فراهم کنند.

 13. افراد، به هم افقی نگاه می کنند نه عمودی ؛ یعنی هیچ کس خود را برتر از دیگری و در مقام قدرت نمی بیند. دیکتاتوری، زور و قدرت طلبی حاکم نیست.

 14. همه اعضای خانواده احساس برنده بودن، موفق بودن و امید داشتن می کنند و خودشان را در زندگی برنده می دانند.

 15. در کنار هم، احساس امنیت و آرامش می کنند نه ترس، اضطراب، تنش و یا درگیری.

 16. علاقه، عشق، محبت، صفا و یکدلی خود را نسبت به هم ابراز می کنند، هم در رفتار و هم در گفتار.

 17. از یکدیگر انتظار بیجا و توقع نامناسب ندارند. توقعی مناسب و در حد توان از همدیگر دارند.

 18. اگر مشکلی پیش آید به راه حل فکر می کنند و به دنبال مقصر و گناهکار نمی گردند. دست به علت یابی و ریشه یابی آن مشکل می زنند، و راه حل منطقی ارائه می دهند.

 19. مرد، پیوسته به این مسئله می اندیشد که چه کنم تا همسرم خوشحال باشد و راضی به زندگی باشد، و زن می اندیشد که چه کنم تا شوهرم راحت بوده و خوشحال باشد.

 20. زن و شوهر، به خاطر همدیگر زندگی می کنند ؛ اول خود بعد دیگران. زندگی آنها به خاطر بچه ها یا ترس از طلاق و حرف مردم نیست.

 21. زن و مرد، می توانند هر روز به دنیای اختصاصی یکدیگر نزدیکتر شوند، کار به مسائل خصوصی و زندگی دیگران ندارند.

 22. با درخواست های یکدیگر برخورد مثبت و منطقی دارند.

 23. زن و مرد در کنار یکدیگر هستند نه رو در رو و رقیب یکدیگر، آنها رفیق هم هستند و واکنش منفی از خود نشان نمی دهند.

 24. خانواده های خوشبخت، تلاش دارند که بچه های خوب و خوشبختی نیز به جامعه تحویل دهند.
 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خط شکن ... ( یکشنبه 89/4/27 :: ساعت 10:1 صبح )

»» نماز جماعت ...

 بعضی خیال میکنن، شاد بودن به قهقهه زدن ورقصیدن و.. ...است، نه عمو جان ! اون شادی نیست ، الکی خوشیه ، کف روی آبه ، شادی کاذب و لحظه اییه ، روح آدم خسته میشه  و روان آسیب میبینه !! مثل معتادی که هی میکشه،نأشه میشه ،بازخمارمیشه ، بازمیکشه ،اما داره خودشو بدبخت میکنه و توی باتلاق پایین و پایین تر میره و به مرضهای صعب العلاج گرفتارشده ، که حتی ازحیات مادی هم بهره ای نمیبره.

یادم نمیره در ماموریتی، ازاهوازراه افتادیم،با تعدادی از بچه های واحد تخریب عقب تویوتا تا ایلام، یکسره میگفتیم ومیخندیدیم ، طوری که نفهمیدیم کی رسیدیم ... بمحض رسیدن بچه ها وضو گرفتند و همون چند نفرپشت سرحاج آقای نظافت که از طلبه ها ورزمندگان باصفای تخریب وغواص بود به نماز ایستادند، من کنار تانکرآب مشغول وضو گرفتن بودم،حواسم نبود نماز شروع شده ، تا صدای تکبیررو شنیدم ،با پوتینهای پاشنه خوابیده دویدم و هر لنگه پوتین رو طرفی پرت کردم، وضمن این ، با همون لهجه کاشمری گفتم : "َیَره ها  وایستن مو هم  برسوم"  تا آمدم تکبیرنماز رو ببندم ،نفر کناری باشنیدن لهجه من، ازشوخیهای داخل ماشین یادش اومد وپقی  زد زیر خنده ! بلند گفتم : " یَره برچی  توی  نماز مِخندی؟"  باشنیدن صدای من نفر کناریش هم خندید . گفتم :" نماز هر دوو تا تا باطل رفت!"  با گفتن این حرف نفر سوم هم رویش رو از قبله برگردوند و گفت : بسه دیگه .... گفتم : "نماز تو هم باطل شد." نفر چهارم که خیلی جدی ایستاده بود و به حمد و سوره امام گوش میداد. نگاهش کردم و گفتم: "ازاین یاد بگیرن ،که تو نمازش اینقدر حضور قلب دِرَه و به شماها اصلا نگاه  نِمنَه" . یه  وقت او هم زد زیر خنده ، یکهو گفتم :"ای بابا، تو هم که نماِزت رو باطل کردی" . یک نفر آخر هم که مونده بود  تا صدامو  شنید برگشت گفت : توی نماز هم ول نمیکنید ! گفتم : "مرد حسابی توهم که نمازت رو باطل کردی! لا اقل ممُوندی تا نماز جماعت بهم نخوره! نگاه کن امام  یکه و تنها مونده ،گناه همه ی ما  به پای  توست "  یه وقت حاج آقا برگشت، درحالی که  میخندید......گفتم :"ای حاج آقا شما بر چی ! از شما بعیده" ...   همه از خنده به خودشون میپیچیدند ...  
گفتم : پا شید  که فیض نماز جماعت از دست نره ، حاجی ایستاد من هم سعی کردم هیچی نگم تا بچه ها فعلا جمع بشن ، به محض تشکیل صف واقامه امام ، قبل ازتکبیره الحرام  گفتم : "بچه ها دیگه نخندید که نمازاتون  باطل میشه"   باز همه زدند زیر خنده ...یکی گفت : جون مادرتون  ول کنید ....یکی گفت : بابا زود نماز بخونید میخوایم نهار بخوریم ....دیگری گفت : یکنفر همین دلبریان رو ببره بیرون ...خلاصه  جو قدری آروم شد ، من هم ساکت شدم ... دوباره تا امام آمد تکبیر بگه ، گفتم :"این بار هر کی  بخنده  گناهش به گردن خودشه" ،باز همه زدند زیر خنده ،گفتم: "ای بابا ،من که  چیزی نگفتم"  حاجی دید فایده ای نداره، با این وضع نمیشه نماز جماعت خوند، جانمازش رو برداشت و در حالی که قش قش میخندید به چادر دیگه ای رفت و بچه ها هم هر کدوم طرفی برای خوندن نماز رفتند...
من هم که تنها مونده بودم گفتم خدایا تقاص منو از اونایی که نگذاشتن نماز را به جماعت بخُونم بگیر

خاطره شهید زنده علیرضا دلبریان

اعیادتون مبارک ...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خط شکن ... ( جمعه 89/4/25 :: ساعت 6:24 عصر )

»» خلوت با بهترین دوست ...

گفتم: خسته‌ام

گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
     .:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::.

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره

گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
     .:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم

گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
     .:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!

گفتی: فاذکرونی اذکرکم
     .:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟

گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
     .:: تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.

گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟

گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله
     .:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه!

گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
     .:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل...  اصلا چطور دلت میاد؟

گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم

    .:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.

گفتم: دلم گرفته

گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
     .:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::.

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله

گفتی: ان الله یحب المتوکلین
     .:: خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.

گفتم: خیلی چاکریم!

ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:

و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن (حج/11) ::.

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم

گفتی: فانی قریب
     .:: من که نزدیکم (بقره/???) ::.

 گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم

گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
     .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/???) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!

گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
     ..:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/??) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی

گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
     .:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/??) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟

گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
     .:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/???) ::.

 گفتم: دیگه روی توبه ندارم

گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
     .:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/?-?) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟

گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا

.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/??) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟

گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله

.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/???) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم!  ...  توبه می‌کنم

گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
     .:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/???) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک

گفتی: الیس الله بکاف عبده
     .:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/??) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟

گفتی:

یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما

.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/??-??)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خط شکن ... ( پنج شنبه 89/3/27 :: ساعت 1:26 عصر )

»» گفته هایی جدید از مراسم 14 خرداد ... مرگ بر جلبگ های سبز اموی

عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: به‌خاطر اینکه سران فتنه نمی‌توانستند در مراسم ارتحال حضرت امام خمینی(ره) حضور فعال داشته باشند، ستاد بزرگداشت مراسم قصد داشت تا مراسم امسال را لغو کند.

به گزارش فارس، حجت‌الاسلام والمسلمین محمود نبویان که چهارشنبه شب و در جمع اصولگرایان اصفهان به مناسبت گرامیداشت سالروز 22 خرداد سخن می‌گفت، در واکنش به رفتار سیدحسن خمینی و رابطه‌اش با سران فتنه اظهار داشت: باید بررسی کرد که سیدحسن خمینی به چه دلیلی در مهمانی سران فتنه حضور یافت و تصاویر حضور وی در این جلسات با چه قصد و هدفی در همه جا پخش شده است.

وی افزود: حضرت امام(ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی معتقد بودند که اگر دشمن از یک نفر تعریف کرد، بدانید افراد مورد تعریف قرار گرفته منحرف هستند.

عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به وقایع روز جمعه 14 خرداد و مراسم بزرگداشت امام خمینی(ره) تصریح کرد: من این قضیه را از خود کابینه احمدی‌نژاد و از خود آقای نجار که در جریان این وقایع بود شنیده و نقل می‌کنم.

وی ادامه داد: در این مراسم قرار بود سخنران پیش از خطبه‌ها ابتدا سیدحسن خمینی و پس از وی احمدی‌نژاد باشد و سپس رهبر معظم انقلاب به سخنرانی بپردازند.

وی با اشاره به اینکه شب 14 خرداد طی یک تماس تلفنی تغییراتی در زمان سخنرانی پیش از خطبه‌ها به وجود آمد، تصریح کرد: در این شب یک تماس تلفنی گرفته ‌شد که سخنرانی پیش از خطبه‌ها را ابتدا احمدی‌نژاد و بعد سیدحسن خمینی انجام می‌دهند و پس از آن نیز رهبر معظم انقلاب به ایراد سخنرانی می‌پردازند.

نبویان بیان داشت: به احمدی‌نژاد اعلام ‌شد که شما از ساعت 11:30 تا 12:30 به مدت یک ساعت مدت سخنرانی دارید، پس از آن در روز سخنرانی، آقای انصاری در پاویون محل سخنرانی به طرف احمدی‌نژاد رفت و به وی گفت که شما باید سخنرانی کنید.

وی با بیان اینکه قرار بود طبق اعلام قبلی احمدی‌نژاد به مدت یک ساعت سخنرانی کند، اظهار داشت: هنوز نیم ساعت از سخنرانی محمود احمدی‌نژاد نگذشته بود که ناگهان انصاری به طرف احمدی‌نژاد رفت و اعلام کرد که زمان شما به اتمام رسیده و این حرکت را دو یا سه بار تکرار می‌کند و احمدی‌نژاد هم به عمل انصاری اعتراض کرده و تذکر می‌دهد.

عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: پس از این موضوع آقای نجار وزیر کشور نیز برگه‌ای را به احمدی‌نژاد داد که شما طبق برنامه 30 دقیقه دیگر وقت سخنرانی دارید.

وی با اشاره به سیلی زدن انصاری به وزیر کشور افزود: وی یک کشیده محکم زیر گوش نجار زد و سیدحسن خمینی نیز به کمک انصاری آمده و ایشان هم دو کشیده زیر گوش وزیر کشور زدند و در ادامه نیز فردی با لگد ضربه‌ای را به سردار نجار وارد آورد.

وی همچنین در ارتباط با سخنان نسنجیده زهرا اشراقی نوه دختری امام راحل در ارتباط با ایشان گفت: ابتدا این مطلب را در سایت رجا نیوز خواندم و باور نکردم، پس از آن به سایت جماران رفتم و این سخنان موجب تعجب من شد.

نبویان اظهار داشت: در روز 13 خرداد سال گذشته از جلوی منزل حضرت امام(ره) رد می‌شدم و با چشم خودم دیدم که به صورت یک در میان، عکس حضرت امام(ره) و میرحسین موسوی را نصب کرده بودند، باید پرسید چرا خانواده امام این کار را می‌کنند.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود تصریح کرد: پس از شایع شدن خبر لغو مراسم ارتحال حضرت امام، نجار وزیر کشور عهده‌دار مسئولیت این روز شد.

عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم ادامه داد: نوه امام گفته است که امام به دنبال مد بود و همیشه هم می‌گفت که من از هیکل محمدرضا شاه خوشم می‌آید

حال قضاوت با شما ... !

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خط شکن ... ( پنج شنبه 89/3/20 :: ساعت 2:45 عصر )

»» وصیت حاج احمد؛ پیروی از ولایت

فبشر عباد الذین یستمعون القول و فیتبعون احسنه
نامه سرگشاده بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس به سید حسن خمینی
آیا وقت آن نرسیده که اعتراض معنادار مردم را تحلیل کنید؟
آنچه در سالروز رحلت امام راحل گذشت و فریاد اعتراض‏گونه‏ای که در شعارهای پی در پی مردم تبلور یافت، تجلی قضاوتی پرمعنا بود که اکنون و از پس فرو‏نشستن گرد و غبار فتنه، خواه‏نا‏خواه نسبت به بازماندگان و مدعیان گذشته خط امام(ره) شکل گرفته است؛ کسانی که مورد اعتماد و وثوق مردم بودند و انتظار رفته و می‏رود در خط امام(ره) و در حمایت از ولایت قرار گیرند و مرزهاشان را با صف فتنه و صف معاندین نظام شفاف سازند.
جناب حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی
آنان که در یادبود پیر و مراد خویش یعنی خمینی کبیر خود را با زحمت و مشقت به بهشت زهرا رسانده بودند را شما خوب می‏شناسید، اینان همان پابرهنگان انقلابند؛ همان‏ها که پیش از این از عبای شما به تبرک بوسه می‏گرفتند و با حضورتان عطر امام را استشمام می‏کردند؛ کسانی که امام و بیت امام را گرامی می‏داشتند و البته اکنون از همراهی بیت امام با فتنه‏گران نگران و شگفت‏زده‏اند.
کاش فیلم‏های نماز جمعه را مرور کنید و مشت‏های گره کرده مردم را ببینید و دریابید که اعتراض‏ها تنها محصور در محوطه داخل حرم هم نبود. مردم در داخل و خارج حرم یکپارچه شعار می‏دادند: "وصیت حاج احمد؛ پیروی از ولایت". آیا وقت آن نرسیده که بنشینید و چرایی این اعتراض پرمعنا را تحلیل کنید؟
تولیت آستان امام راحل
آیا از خود پرسیده‏اید که چرا دوستداران بیت امام شعارهای پر‏حرارتشان را در حرم امام و در اعتراض به شما وانگذاشتند و آیا پرسیده‏اید که چرا در بین مردم جمعی به حمایت از شما برنخواست تا شرایط سخنرانی‏تان فراهم شود؟ چرا از حمایت جمعیتی ولو اندک و محدود نیز در حرم امام بی‏بهره ماندید؟!صاحبان بصیرت و اندیشه، واقعیت را انکار نمی‏کنند؛ بلکه به تحلیل آن دست می‏یازند و اکنون این شمایید که می‏بایست فریاد مردم را که در سراسر حرم تنین افکند، تحلیل کنید.
آیا از خود پرسیده اید که چرا وصیت نامه سید احمد بار دیگر دست به دست می­چرخد و مردم این عبارات را تکرار می کنند که:«به حسن و برادرانش این توصیه رامی­نمایم که همیشه سعی کنند در خط رهبری حرکت کنند و از آن منحرف نشوندکه خیر دنیا و آخرت در آناست و بدانندکه ایشان موفقیت اسلام و نظام و کشور را می­خواهند. هرگز گرفتار تحلیل­های گوناگون نشوند که دشمن در کمین است... امروز باید در کنار نظام مان پشت سر رهبری قرار بگیریم. رهبر ما شاگرد امام است. هیچ­کس حق شکستن حریم رهبری را ندارد. حرمت رهبری نظام اسلامی،از اصول خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی ماست. همه باید به دستورات رهبری عمل کنند»؟
جناب آقای سید حسن خمینی
وقتی آتش فتنه زبانه کشید، در عاشورا به مقدسات توهین شد و بانیان این همه مردمی خداجو لقب گرفتند، وقتی صفِ به اصطلاح معترضان به انتخابات با صفِ معاندین نظام، منافقین و ملی- مذهبی های مطرود امام یکی شد، وقتی قانون اساسی زیر پای مدعیان قانون‏گرایی له شد، وقتی توهین‏ها به رهبر انقلاب و ساحت امام راحل شکل گرفت، وقتی سیل بیانیه‏های توهین‏آمیز به نظام از سوی بانیان فتنه کلید خورد، آن‏گاه بود که دیگر جایی برای تردید باقی نماند.
مردم خوب میدان نبرد را شناختند؛ اما انتظار نداشتند عکس شما را در مراسم عروسی پسر یکی از چهره های معلوم الحال اصلاح‏طلب و در کنار میرحسین‏موسوی، کروبی، خاتمی و موسوی‏خوئینی‏ها ببینند. مردم انتظار نداشتند نوه امام با فتنه‏گران همراهی کند و در بزم‏ها دوشادوش آنان بنشیند و لبخند بزند. مردم انتظار نداشتند نوه امام هم نتواند صف خود را با مطرودین خط امام مشخص کند. مردم انتظار نداشتند نوه امام هم نتواند بین حق و باطل تفکیک کند. مردم انتظار نداشتند نوه امام نیز هم‏سنگر فتنه‏گران دیکتاتور و جاهل شود. انتظار نداشتند نتواند در مقابل هرزه‏گویی‏ها و طرح‏ریزی‏های گروهک‏ها و منافقین و ضدانقلاب بایستد.
تولیت بیت امام راحل
رهبر انقلاب در نمازجمعه فرمودند:«این کج‌اندیشى است که ما مواضع امام را انکار کنیم. این کج‌اندیشى را هم متأسفانه بعضاً کسانى انجام میدهند که یک وقتى خودشان جزو مروجان افکار امام بودند یا جزو پیروان امام بودند. حالا به هر دلیلى راه‌ها کج میشود، هدفها گم میشود، یک عده‌اى برمیگردند...» به راستی بعد این 20 سال شما با مواضع و خط امام چه کردید؟ با دستور امام و و صیت سید احمد مبنی بر پیروی از ولایت فقیه چه کردید؟
مگر نه این است که جزو کلیدی‏ترین بیانات امام تفکیک "اسلام ناب" و "اسلام آمریکایی" بود. و مگر نه این است که اسلام آمریکایی همان اسلام بی‏تفاوت در مقابل ظلم و زیاده‏خواهی و دست‏اندازی به حقوق مظلومان است. شما که می‏بایست مدافع جمهوریت نظام و حق مردم می‏بودید، چرا در مقابل دیکتاتوری اقلیتی خودخواه که خیابان‏ها را به آشوب کشیدند، قد علم نکردید؟ به چه حقی با دشمنان ملت نشستید و به لبخندهای وقیحانه‏شان لبخند زدید؟ گمان می‏کنید مردم این لبخندها را نمی‏بینند و تحلیل نمی‏کنند؟ گمان می‏کنید مردم نمی‏فهمند و نمی‏دانند؟ چرا از حقوق ملت دفاع نکردید؟
نوه گرانقدر امام راحل
اینان که در اعتراض به شما شتافتند، دشمن نیستند، مردم انقلابی و جزو دلسوزان شمایند! فریاد اعتراض مردم نه یک اتفاق ساده که زنگ هشدار معناداری بود برای شما تا بدانید پیروان خط امام از شما انتظار دارند به مشی امام عمل کنید و پیرو ولایت باشید. انتظار دارند شما را در صف انقلابیون ببینند نه در صفی که بی‏بی‏سیو صدای‏آمریکا هم در آن صف قرار دارند. مگر امام نفرمود وقتی که دشمن برای ما کف زد، باید بدانیم راه به خطا برده‏ایم؟ چرا کف‏زدن‏های دشمن و حسابی که فتنه‏گران روی شما بازکرده‏اند، نگرانی‏تان را موجب نشد؟
اکنون البته این شمایید که می توانید هشدار مردم را بشنوید و راه به خطا رفته را به خود واگذارید یا اینکه با بی تفاوتی خود آتش به اعتراضات مردمی بیفزایید.
ما دانشجویان انقلابی دانشگاه تربیت مدرس با قلبی جریحه‏دار و خاطری آزرده بار دیگر از شما می­خواهیم آنچه گذشته است را جبران کنید و به صف ملت بازگردید. ان الله غفور رحیم.
    والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خط شکن ... ( یکشنبه 89/3/16 :: ساعت 2:39 صبح )

<      1   2   3   4   5   >>   >

>> بازدید امروز: 125
>> بازدید دیروز: 36
>> مجموع بازدیدها: 286468
» درباره من

عــــــــــروج
مدیر وبلاگ : خط شکن ...[98]
نویسندگان وبلاگ :
آسمان عروج ...
آسمان عروج ... (@)[16]

بال پرواز ...
بال پرواز ... (@)[4]

عاجر ...
عاجر ... (@)[0]


به نام خدا ... خط شکن ... یه نسل سومی ... یکی که خیلی چیز ها دیده و شنیده و تجربه کرده ... یکی که سعی در اصلاح درون و بیرونش داره ... یه بسیجیه دانشجو ... یه بسیجیه طلبه ... به امید شهادت

» پیوندهای روزانه

افشاگری از خود فروختگان اصلاحات جنبش سبز اموی ... [21]
کتاب پاسخ به شبهات اینترنتی 1 [160]
عشق یعنی ... ؟! [183]
صدای شرهانی ... صدایی از اولین باز دید ازبلاگ تا پلاک 2 [780]
لاله های سخن گو ... [218]
حالم دیدنی است ... [162]
استخاره با قرآن ... [186]
بهترین مهمون ... [274]
حسین ... [299]
گوگل google [109]
یاهو ایمیل yahoo Email [174]
[آرشیو(11)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
عشق[3] . عشق به خانواده . عیوبم . فداکار . فرزند . معجزه . هشدار . وفاداری . کمتر . اخلاق . ازدواج . ایران . ایمان . بچه های جهاد . بد . تر . جغله های جهاد . درس . زندگی . سنی . شیعه . طنز . عاشق . عروج _ پرواز .
» آرشیو مطالب
*« هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرنیِ »*
افسانه شهادت فاطمه ؟!!؟ اهل تسنن نخوانند ؟!
کاش جنگ رو از یاد برده بودم
جوانان و تهاجم فرهنگی
عروجی مظلومانه
خاطره بازگشت
عروجی کم یاب
این مطلب رو اصلاً نخونید ؟!
زمستان 1383
بهار 1384
تابستان 1384
زمستان 1384
بهار 1385
تابستان 1385
پاییز 1385
عروجی فاطمی ...
صدایی خاموش ...
روایتی از بلاگ تا پلاک ...
عروجی حسینی ...
شرایط جلسات تفسیر
چند روزی با شهداء ...
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
وای مادرم ... ( شهادت مادرم زهرا (س) )
فشار قبر ...
به مهمانی بابا خوش آمدی
گام های زهرا ...
خط شکسته شده ...
درد عشق ...
شهداء شرمنده ام ...
به خود آئیم ... ؟!!
نوشته های بیقرار عروج ...
نوشته های آسمان عروج ...
نوشته های عطیه عروج ...
نوشته های کمیل ...
تابستان و پاییز 87
ایران سنی مذهب فرزد کمتر زندگی بد تر
عشق و زندگی
نوشته های کمیل ...
مرگ بر ضد ولایت فقیه ...
عمومی ...
بارش های باران ...
نوشته های عاجر ...
خاکریز ...
بال پرواز جنگ شهید بابایی
سال 89
سال 90
سال 91
سال92

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
.:: بوستان نماز ::.
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
پیاده تا عرش
.:: در کوی بی نشان ها ::.
دل نوشته های یک دختر شهید
پرواز تا یکی شدن
تخریبچی ...
کربلای جبهه ها یادش بخیر... !
یادداشتهای فانوس
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
سرافرازان
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
اواز قطره
بچّه شهید (به یاد شهدا)
چفیه
نگاه منتظر
شهدا
عطر حضور
سراج
نیم پلاک
فدایی سید علی
قافله شهداء
هیئت حضرت علی اکبر(ع)
فلورانس مهربون
شاهد
سایت بچه های قلم
حجاب
کوثر ...
راه آسمان کجاست؟
آفرینش
حزب اللهی مدرنیته
.: حرف دل :.
حاج رضا
بیسیم چی
گل دختر
خونه یاس 115
دیدبان برج مینو
بی قرار
راز و نیاز با خدا
از پشت دوربین من
دستنوشته های بی بی ریحانه
زیر آسمان خدا
بیت حسن ک.نظری(امُل جان)
بهارستان
عروج ...
عــــــــــروج
حجاب و دختران آخر الزمان
خلوتم پر است از حس غریب ...
کوثر
شیمیایی
زینب خانوم
وبلاگ حاج حمید
خاطرات شهداء ...
فرش دل
یاگاه اطلاع رسانی فرهنگی شاهد . نوید شاهد
حریم یاس
اخلاق زناشویی
قافله قاریان قرآن شهداء ....
دهلران شرهانی
به مریم بگویید بخندد ...
نمایه ... بارانی که برای باد مینویسد ...
کاریکاتوریست برقی
کنتراست ... سایت هنری
حم عسق ...
خیلی دور ... خیلی نزدیک
ساجدون ...

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب